نو پندار

کارگاه مجازی علوم سیاسی

در نوپندار به اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران و جهان نگاهی نو و مدرن می اندازیم

از اینستاگرام تیرداد بنکدار:  

باشگاه تراکتورسازی سال‌هاست که نه یک باشگاه فوتبال، بلکه سنگری برای ترویج قوم‌گرایی و ایران‌زدایی از آذربایجان در ظل حمایت‌ها و برنامه‌ریزی‌های آشکار حکومتی شده است. نقطه شروع این سیاست‌ها بعد از خیزش دانشگاه تبریز در همبستگی با اعتراضات کوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۸ و متاثر از انگاره نقش‌آفرینی تاریخی تبریز در تحولات اعتراضی بود، و زمان آغاز به کارگیری ابزار این باشگاه فوتبال هم ده سال پس از آن و در زمانی بود که برخی از فعالان جنبش سبز کوشیدند تا دامنه اعتراضات این جنبش را به ورزشگاه‌ها هم بکشند. در تقابل با بیرق سبزها بود که به سرعت پلاکاردهای ضدملی و تجزیه‌طلبانه توسط هوادارنمایان این باشگاه هوا شد و در کل طایفه به طور میانگین بی‌سواد و بی‌غیرت فوتبال ایران هم فقط پهلوان علی دایی بود که هم دانش و هم غیرت لازم برای واکنش نشان دادن به این خیانت‌ها را داشت. حتی برنامه نود عادل فردوسی‌پور هم با شیادی هرچه تمامتر در کنار مدیران معلوم‌الحال این باشگاه در کوره قومی‌سازی فوتبال می‌دمیدند. 

در همه این سال‌ها در زمین سیاست به وضوح کارکرد باشگاه تفرفه‌افکنی و غیریت‌سازی قومی و فروملی بود و در همین جهت هم ایفای نقش می‌کرد، و در زمین فوتبال هم سودای مشابه‌سازی تیم تراکتور با تیم بارسلونای اسپانیا که ضمن آنکه ماوای احساسات خاص‌گرایانه و تجزیه‌طلبانه کاتالان‌های اسپانیاست، در لالیگا هم خوش درخشیده و همواره مدعی قهرمانی آن بوده است. اما در عمل باشگاه قابلیت احراز چنین موقعیتی در لیگ برتر فوتبال ایران را پیدا نمی‌کرد. سال‌های هم این قضیه را به توطئه‌های قوم موهوم فارس و تیم‌های تهرانی و اصفهانی و سایرین نسبت دادند، تا اینکه امسال وعده‌های انتخاباتی رئیس‌تورک‌اللهی قوه مجریه کشور که قهرمانی باشگاه تراکتورسازی را هم در بر می‌گرفت به بار نشست و این تیم با مساعدت‌های آشکاری به قهرمانی لیگ برتر رسید که انشاالله دیگر این توطئه‌انگاری‌هایی که احتمالاً بخش زیادی از هواداران عادی تیم را هم در بر گرفته بود رنگ ببازد.

اما جشن پیروزی یک تیم شهری در گستره‌ای ناحیه‌ای و بدون نظر داشتن سوگواری عمومی کشور برای فاجعه بندرعباسی که پالایشگاه‌های گازش گرمابخش مردم آذربایجان هم هست برگزار شد که البته می‌توان با این مورد بنا بر نیاز عمومی جامعه ایران به بهانه‌ای برای شادی جمعی، با دیده اغماض نگریست. اما آنچه غیرقابل اغماض بود شعارهای سخیف و  ضد ملی چون «تبریز و باکو و آنکارا، ما را چه کار با فارس‌ها» و یا برافراشتن پرچم‌های ترکیه‌ و باکو توسط برخی از هوادارنمایان بود. به طور قطع این قبیل اعمال قبیح و خائنانه توسط اقلیتی خائن و پرهیاهو و واجد وابستگی‌های غیرشرافتمندانه داخلی و خارجی صورت می‌گیرد، اما به آن اکثریتی هم که در قبال این گونه اعمال نفرت‌انگیز ساکت هستند، نقد و ایراد جدی وارد است.

بایسته است که اکنون همگان و به ویژه هواداران واقعاً فوتبالی باشگاه تراکتورسازی تبریز از این موقعیت قهرمانی استفاده کنند و آداب بزرگی برای جایگاه بزرگ را هم بیاموزند. قهرمانی در لیگ فوتبال ایران زمانی واجد ارزش و اعتبار است که در راستای تحکیم و تقویت همبستگی ملی و شهروندمداری قرار بگیرد، نه در جهت خلاف و مغایر با این غایات فرهنگی و اجتماعی فوتبال. اکنون بر این هواداران است که بیش از پیش با اعمال همه عوامل تفرقه‌افکنی که فاقد هرگونه خیرخواهی عمومی هستند مرزبندی و از موقعیت به دست آمده در جهت تقویت همبستگی و اتحاد ناگسستنی با سایر هم‌میهنان‌شان استفاده کنند.

به این امید…

نوشته تیرداد بنکدار

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *